یک. رفتار  ِ بزرگسالان بعضاً پُر از جنون است؛ 
جُنون ِ حاصل از خود لُوث پنداری با رگه های اغراق آمیز  ِ کودک ِ زندۀ درون. 
رفتاری که در حدود ِ ده سال ِ پیش باید ابراز می شده و فرصت بروز پیدا نکرده، الان در موقعیت نامناسب دیده می شود.
مثال ِ بارز  ِ این رفتار در همین محیط مجازی ِ کوچکمان است. رفت و آمدهای وبلاگی مان که حاصل از دوستی های نصفه نیمۀ غیرحقیقی می باشد و تا برچسب ِ عنوان ِ "مجازی" را می زنیم انگار که ارتکاب جرم متهم سنگین است، سریع واکنش می دهیم و کودکانه پای مواضع ِ غیرحقیقی مان تا حد ِ اثبات آن در مرز حقیقی پافشاری می کنیم که ما دوست های خوب همدیگر شده ایم، حتی اگر خیالی باشیم تا حد ِ مرگ با یکدیگر دوست می مانیم. 
هراس ِ نقل نشدن این حرف ها خطر مرگ دارد! 
کافی است تا یک روز به وبلاگ همدیگر سر نزنیم و یک کامنت تا مشهور شدن ِ صاحب وبلاگ در سراسر دنیا کم بیاید، تقصیر ما می شود. آن وقت به هزار و یک چیز متهم می شویم. 

دو. 


امیر - از نظر تو این عکس مفهوم  ِ خاصی داره؟

من - اوهوم

امیر - چی؟

من - سر  ِ مرد تو حال ِ گردش بین دوتا زن ِ ؛ یعنی با دوتا زن تو ارتباط  ِ که می خواد هر دوتا رُ هم راضی نگه داره.

امیر [جدی] - بیشتر از این داستان ها سر  ِ مرد شکل همبرگره! 

من - واقعنَم! [تعجب] شبیه همبرگره. خطای دید همبرگری! 

امیر [خنده] - همیشه گُشنه ها


سه. دیده های اَخیر - 

[Enemy [2013 / خوب بود به شرطیکه نقدُ بعد دیدن بخونید. یعنی اگر کسی نقدُ نخونه نه سر در میاره نه می فهمه چی به چی بوده. با همۀ اینـا من که هیچ تخصصی ندارم، فکر می کنم فیلمی که لازمۀ درک ِ ش خوندن نقد باشه ممکنه فیلم پُری باشه ولی عامه پسند نیست.

[Shutter Island [2010 / نیازی به تعریف من نداره. جزء 250 فیلم برتر از نگاه IMDb شده. منم خیلی وقت بود که همچین فیلم دُرُست حسابی ای ندیده بودم. 

[Forrest Gump [1994 / ترکیب کمدی و درام داشت. حتی بعد از تموم شدن فیلم ممکنه غمگین شی. من اینطوری شدم که هر فیلمیُ به خاطر کسی می بینم. مثلاً Enemy به خاطر Jake Gyllenhaal یا Shutter Island به خاطر Leonardo DiCaprio. این فیلم ـَم طبیعی بود که به خاطر Tom Hanks ببینم! ضمن اینکه این یکی هم جزء 250 فیلم برتر از نگاه IMDb شناخته شده.

[Legend [2015 / راستشُ بخواید این فیلمُ هم به خاطر Tom Hardy دیدم. با اینکه فیلم بر اساس واقعیت ساخته شده بود ولی زیاد جذابیت نداشت. به خصوص یه جاهایی که منُ یاد Bronson مینداخت. انگار که ازش بیشتر انتظار داشتم ولی در کُل بدم نبود. نقطۀ جذذذذذاب فیلم واسم داستان زندگی Frances Shea بود که بعد از تموم شدن فیلم دنبال عکساش تو Google رفتم و کُلی احساس جورواجور بهم دست داد.

[Stoker [2013 / اینم به خاطر Nicole Kidman دیدم. :| 
روی هم بد نبود. هیچکاکی بود. داستان ِ خاصی نداشت ولی موزیک های رو فیلم بهتر از خودش بود! 

[We're not angels [1989 / ممکنه بازیگرای خوبی داشته باشه و بگن مارمولک از رو این فیلم برداشته شده ولی از نظر من کسالت آور بود. همش در حال جلو زدن ِ فیلم بودم!

[Nightcrawler [2014 / به شخصه زیاد خوشم نیومد با اینکه موضوع متفاوتی داشت.

[The Last House on the Left [2009 / فیلمی ِ که انگار مربوط به ضرب المثل ِ "از هر دستی بدی از همون دست میگیری". همین و بس!