- وقایع نگار
- شنبه ۱۹ دی ۹۴
- نظرات [ ۱۶ ]
این که خودتُ کامل برای کَسی معرفی کنی و سعی کنی که بشناسَتِت، گاهی تاوان سنگین تری برای خودت داره.
وقتی نقاط ضعف و قوتتُ فهمیده یعنی تو رُ تو مشت گرفته!
طوریکه تو انجام هر غلطی هم نسبت به تو آزاده.
+ تصور ِ اینکه یکی خیلی رُک از آیندۀ سیاهت پرده برداری کنـہ چه حسی داره؟
اولین درسی که امتحان ِشُ پَس پریروز این ها داده بودم و انقدر سخت بود که اصلاً فکر نمی کردم پاس کنم، قبول شدم! گرچه بعد این خوشحالی م اتفاقاتی افتاد که دُرُست خورد تو برجکم و آخر شب با داستان و گریه به پایان رسید.
همیشه فکر می کنم عمر یک خبر خوب چقدره...!
پیشنهاد اول/ گوش کنید به Clint Mansell - Wind Chill
پیشنهاد دوم/ قرار بود قبلترها راجع به فیلم گَردی های اخیرمـ پُست بذارم [الهام گرفته از پُست یوسف] اما از جاییکه قصد تجزیه و تحلیل ندارم همین جا از دیده هام می نویسم.
تو یک هفتۀ اخیر از The Conjuring، Evil Dead، Wind Chill، The Green Inferno، Crimson Peak تا Hotel Transylvania 2 و Blended رُ دیدم. که پیشنهاد می کنم از بین این فیلم ها اگر به ژانر ترسناک علاقه دارید The Conjuring رُ ببینید. اگر برای Fun و وقت گذشتن می بینید Hotel Transylvania 2 و Blended و Wind Chill و The Green Inferno رُ ببینید. البته دوتا آخری تو ژانر هیجان انگیزه [جز Wind Chill که یکم هم ترسناک ِ ]. دور بقیه رُ هم خط قرمز بکشید!