سمفونی صد و پنجاه و نهم: Congratulations To A&R :: سمفونی نجس ذهن یک قدیسه

سمفونی صد و پنجاه و نهم: Congratulations To A&R

وقایع نگار
يكشنبه ۲۷ تیر ۹۵
Like ۷
نظرات [ ۱۲ ]

"~~خیانت~~" صحنـہ تکرارے خندہ دارے شدہ

واسـہ من.

مثلاً کسےُ ببینم خیانت کردہ [حتے بـہ شخصِ خودم] بیشتر خندہ اَم مے گیرہ

چون انقدر این صحنـہ رُ پیش از وقوع بارها و بارها تو ذهنم تصورِ مکرر کردم کـہ جا نخورم.

کلمات کلیدی :

کوتاه نوشت مثلا

نظرات (۱۲)

ree raa

يكشنبه ۲۷ تیر ۹۵
۰۵:۵۵

تا حالا خیانتو تجره نکردم ر امیدوارم سراغم نیاد! ولی نمیدونم چرا هیچوقت حس نمیکنم از پا درم بیاره، وقتی به خیانت فکر میکنم تهش تو ذهنم میاد به جهنم ! گور باباشون ، والا...

واسه من که خیلی عادی شده. با شمار زیادِ آدم های Fake و نقاب دار واسم عجیب نیست اصلاً.

من کلاً آدمیم کسیم بیاد تو ذهنم فرو کنِ عاشقمِ بیشتر شک میکنم!!!! یعنی جوری که هزار بار بیشتر از کسی که بهم ابراز علاقه نکرده تصور میکنم خیانتکار و مشکوکِ. واسه همینم مسلماً خیانتُ از هر دو طرف ببینم زیاد واسم مهم نیست.

خیلی وقتِ حس میکنم حسی ندارم به شخصی و موضوعی... یعنی یجوری که متاسفانه خودمم شدم انگار از یکی از همین ـا! چیز خوبی نیست... نمیگم خوبِ اما واسه شخصِ من خیلی مفیدِ. معمولاً کسی ازت نه مراقبت میکنه نه تو قراره ازش مراقبت کنی پس چه بهتر که از اول مراقب خودت باشی خودت. یعنی به Fun بگیری همه چیُ.

masi Rika

يكشنبه ۲۷ تیر ۹۵
۰۶:۵۴

ری را چه منظقی برخورد کرد!^_^
به جهنمو موافقم!!:)))

book worm

يكشنبه ۲۷ تیر ۹۵
۱۰:۰۲

واقعا صحنه ی تکراری خنده داری شده.. و چقدرررر بعضی آدما حقیرن..

بله :)

علی . ج

يكشنبه ۲۷ تیر ۹۵
۱۱:۵۸

منم تجربه ـشو نداشتم :| ولی یه کف گرگی میزنیم تو صورتِ ـش یه آپرکات هم زیر چونه ـش بره برنگرده :|

فکر میکنی واسه طرف مهمِ؟ =)

وقتی کارشِ... از این کف گرگیا زیاد خورده واسش عادیِ!

Lotus ...

يكشنبه ۲۷ تیر ۹۵
۱۳:۳۳

من اذیت نمیشم از دیدنش... بنظرم خودمو از طرف بگیرم کافیه!

که دیدم و همین کارم کردم!

خیانت فقط رفتن با یکی دیگه نیست بنظرم...

منظور من که از خیانت رفتن با کسیـ بود.

منم. مضحک شده قضیه رابطه. -_-

گربه بنفش

يكشنبه ۲۷ تیر ۹۵
۱۶:۲۲

خیانت؟

کرد که کرد،نمیشه که خودمو بکشم:))))

همون! :))

ree raa

دوشنبه ۲۸ تیر ۹۵
۱۶:۱۰

دقیقا همینطوره...

و البته به نظرم این اصن خوب نیست، جایی که رابطه ها کشیده شده، ولی خب ... چاره ای نیست ، یا قراره داغون بشی یا شل بگیری و کم کم خود ادم هم مخفی شه پشت یه نقاب ، یا حداقل به بهترین حالت اینه که دیگه هیچ اعتمادی نیست...

چه چیز جالبی گفتی ها! کسی که بیشتر پافشاری میکنه رو نشون دادن احساساتش بهت بیشتر ادمو به شک میبره:))

در هر صورت باید دایورت کنیم ^ـ^

اه، کلاً از یکی که زیاد لفظ میاد خیلی بدم میاد. قبلاً ولی یاس خیلی برعکس بودم!!!! یعنی خوشم میومد تو رابطه حتماً بگنــ عزیزم، جانم و... =)

الان کاملاً برعکس!!!! یعنی یکی از این حرف ـا بزنه بدتر سرد و سردتر میشم. خب نمیتونی قطعاً بگی آدم بدیِ. نمیشه تو رابطه مشکوک بود و ادامه داد. اما زبون بازا معمولاً آدمای راست و درستی نیستنــ. :))

من یجور شدم که خواه نا خواه دایورت کنم زیادی فعال شده. دست خودمم نیست. :| وقتی به آخرش فکر میکنم میبینم اصلاً ارزش وارد شدن هم نداره...

ree raa

دوشنبه ۲۸ تیر ۹۵
۱۶:۱۱

راستی مهگل ، the best offer رو دیدم:))

این مدت دیگه از فیلما پیشت نگفتم اصن خلاء احساس میکنم واقعا=))

خودت چطوری؟:دی

اِ... من که ی پارت House of cards ُ دانلود کردم هنوز ندیدم.

=))

فداتــ شم، خوبم. تو چطوری؟

محدثه بانو

سه شنبه ۲۹ تیر ۹۵
۰۱:۱۵

کسی ک خیانت میکنه تکلیفشو مشخص کرده باخودش!نمیخاد این زندگیو و این آدم کنارشو..

این ازین..

ولی تو چ موقعیتی و وی خیانت کنی بحثش جداس!مثلا ی متاهل غلط میکنه ک خیانت کنه!

والا

راهِ خوبی نیست

Faber Castel

سه شنبه ۲۹ تیر ۹۵
۲۱:۳۵

اصل و فرعش با هم فرق داره

وقتی بهش فکر می کنی، فقط دردشو حس می کنی

اما وقتی توی شرایطش قرار می گیری احساس می کنی یه چیزی توت می شکنه! شبیه بغض نیست! شاید تیکه ای از روحت باشه :)

منظورتــ از اصل و فرع چیِ؟

Faber Castel

چهارشنبه ۳۰ تیر ۹۵
۱۱:۳۰

منظور از اصل همون اتفاقشه،

و منظور از فرع، چیزی که تصور میشه!

تو شرایط بودم منم. اصلاً کسی هست که نبوده باشـِ؟ این مسئله انقدر زیاد شده که کسی فقط تصور نکرده باشـِ ...

اما خب به میزان اهمیت دادن تو رابطه میتونی بهش بها بدی و نهایتاً اذیت شی.

ree raa

چهارشنبه ۳۰ تیر ۹۵
۱۹:۲۶

این سریال باید خیلی محشر باشه ! کلی تعریف ازش شنیدم..

من trumbo , american beauty رو دیدم ...

نمیدونم دیدیش یا نه ولی از اون فیلما بود که بعد دیدنش حسای جالب داشتم، زیبایی امریکایی رو میگم... واسم جذاب بود خیلی...

مورد عجیب بنجامین باتن هم که احتمال بالایی داره دیده باشی ولی من هی از زیر دستم در میرفت تا این روزا که دیدمش و وای خیلی خوب بود !

دیگه همین:))

کدوم سریال؟!

اتفاقا ی بار American Beauty ُ دیدم قبلاً اما نه چیزی فهمیدم... نه درک کردم... زیاد با مودِ قبلم سازگار نبود.

بنجامینُ خیلی وقت پیش دیدم. موضوع خوب اما داستان بی نهایت کِش دار!... فیلمِ خوبیِ اما نه واسه حوصله باز کردن. درامِ خوبیِ ولی...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

نوشتـہ هاے یکـ مبتلا بـہ پارادوکسُ مےخونے...

دنبال کنندگان ۳۵ نفر

این وبلاگ را دنبال کنید

آخرین نظرات

آخرین مطالب

کلمات کلیدی

کوتاه نوشت مثلا بنفش تلخ زرد پُررنگ شرابی گپ نگاری فُسفوری به الف دیالوگ حرف های بودار خیال نگاری

محبوب ترین مطالب

پربیننده ترین مطالب

مطالب پر بحث تر