- وقایع نگار
- سه شنبه ۳۰ شهریور ۹۵
- نظرات [ ۱۰ ]
- وقایع نگار
- شنبه ۲۷ شهریور ۹۵
- نظرات [ ۵ ]
- وقایع نگار
- پنجشنبه ۲۵ شهریور ۹۵
- نظرات [ ۷ ]
- وقایع نگار
- چهارشنبه ۲۴ شهریور ۹۵
- نظرات [ ۱۰ ]
"فروشنده" رُ اگہ بہ کارگردانِ غیراسمے و بازیگرهاے معمولے مے دادنـ بازے کننـ انقدددد معروفــ نمےشد...! -__-
- وقایع نگار
- سه شنبه ۲۳ شهریور ۹۵
- نظرات [ ۸ ]
فرهاد [علے مصفا] : همـہ عمر ترسیدم. همیشـہ حواسم پرت بود اما نـہ از تو. همیشـہ حواسم جمع تو بود، گلے. اسم تو آرومم میکرد. تو "الف" بودے، من "ے".
گیلـہ گل ابتهاج، فرهاد یروانے...
گلے [لیلا حاتمے ] : اصلا یادم نیست عجیبـہ ...
فرهاد: سلیقـہ تو رو یادمـہ...هر چے تو دوست داشتے رو دوست داشتم...اون روز رو یادمـہ کـہ خان معلم پرسید ''هر کے از چے توے زمستون خوشش میاد؟''
همایون خلـہ گفت از شیر سرد. لالـہ گفت از دماغ هویجے آدم برفے. آندرو گفت از برف. یاسمن گفت از هیچیش. ناهید گفت از سرما خوردن. علے گفت از صداے برف. من گفتم از تعطیلے مدرسـہ بخاطر برف. تو گفتے از بوے پوست پرتقال سوختـہ روے بخارے وسط روز برفے... میدونستم تو یـہ چیزے میگے کـہ شبیـہ بقیـہ نیست. تو فرق داشتے گلے...
گلے: اینارو (کاسـہ هاے آب) رو براے چے دارے میچینے وسط حیاط؟
فرهاد: تو درسامون بود کـہ ابرها از بخار شدن آب هاے روے زمین درست میشن. خب فکر کردم اینجورے آب ها بخار میشن، میشن ابر... بعدش برف میاد... بعد مدرسـہ تعطیل میشـہ... بعد ما میایم کوچـہ شما تا شب برف بازے میکنیم...میدونستم کـہ تو بالاخرہ از پنجرہ یـہ نگاهے بـہ کوچـہ میکنے...
در دنیاے تو ساعت چند است؟ | صفے یزدانیان
- وقایع نگار
- سه شنبه ۲۳ شهریور ۹۵
- نظرات [ ۲ ]
شما بحث مے کنید تموم مے شـہ مے رہ اما بقیـہ یادشون نمے ره!
- وقایع نگار
- يكشنبه ۲۱ شهریور ۹۵
- نظرات [ ۸ ]
- وقایع نگار
- جمعه ۱۹ شهریور ۹۵
- نظرات [ ۴ ]
- وقایع نگار
- يكشنبه ۱۴ شهریور ۹۵
- نظرات [ ۹ ]
این احساسُ یادت باشـہ
بـہ هر قیمتے شدہ دوستم داشتـہ باش
مهم نیست چے مے گم
احساسے دارم یا ندارم
من هنوز دارم سعے مے کنم
هنوز اینجام
ازم ناامید نشو
...
+ [Equals [2015 وقتے بـہ دادم رسید کـہ از فیلم دیدن زدہ بودم.
روندِ "هماتاها" بسیار آرام و ملایم بودہ و فضاے فیلم سینمایے رمانتیک آمیختـہ بـہ تخیل است. گرچـہ پیامِ داستان بـہ ابدیتِ عشق برمے گردد اما دیدے گویا و سازندہ از عشقِ در حال انقراض [تا آینده] بـہ تصویر مے کشد.
توضیحِ بیشتر میسر نیست. باید دید. گرچـہ امکانِ زدہ شدنتان بـہ خاطر کُند بودن روند داستان در ابتداے فیلم سینمایے فوق زیاد است اما توصیـہ مے کنم صبور باشید.
بازیِ Kristen Stewart بـہ قدر کافے کِشَندہ است.
- سمفونی صد و نود و سوم: خیالات مغشوش
- سمفونی صد و نود و دوم: واژه به واژه درک کن
- سمفونی صد و نود و یکم
- سمفونی صد و نودم: خصوصے |1|
- سمفونی صد و هشتاد و نهم: بوت [بوی تو]
- سمفونی صد و هشتاد و هشتم: غریبه تر از هفت پشت آشنا
- سمفونی صد و هشتاد و هفتم: پُرروش نکن!
- سمفونی صد و هشتاد و ششم: حال زار کودک درون
- سمفونی صد و هشتاد و پنجم: نامه ای به فرزند در آن سوی ماورا
- سمفونی صد و هشتاد و چهارم: می شود فاش همه
- دی ۱۳۹۵ ( ۱ )
- آذر ۱۳۹۵ ( ۲ )
- آبان ۱۳۹۵ ( ۲ )
- مهر ۱۳۹۵ ( ۷ )
- شهریور ۱۳۹۵ ( ۱۳ )
- مرداد ۱۳۹۵ ( ۸ )
- تیر ۱۳۹۵ ( ۱۵ )
- خرداد ۱۳۹۵ ( ۱۱ )
- ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۷ )
- فروردين ۱۳۹۵ ( ۵ )
- اسفند ۱۳۹۴ ( ۱۲ )
- بهمن ۱۳۹۴ ( ۱۰ )
- دی ۱۳۹۴ ( ۱۸ )
- آذر ۱۳۹۴ ( ۱۴ )
- آبان ۱۳۹۴ ( ۲۲ )
- مهر ۱۳۹۴ ( ۱۴ )
- شهریور ۱۳۹۴ ( ۶ )
- مرداد ۱۳۹۴ ( ۳ )
- تیر ۱۳۹۴ ( ۱۹ )
- خرداد ۱۳۹۴ ( ۴ )
- سمفونی صد و شصت و یکم: Daddy تُخس My
- سمفونی صد و پنجاه و هفتم: #بے پدر
- سمفونی صد و شصت و سوم
- سمفونی صد و پنجاه و نهم: Congratulations To A&R
- سمفونی صد و شصت و چهارم: باریدم
- سمفونی صد و چهل و پنجم: "بختیاری بودن" Be Proud Of
- سمفونی صد و پنجاه و یکم: وحشت در پارک سوزنے
- سمفونی صد و پنجاه و چهارم: من و تو
- سمفونی صد و پنجاه و ششم: یاس
- سمفونی صد و چهل و هشتم: مرگِ بدی
- سمفونی پنجاه و هشتم
- سمفونی چهل و ششم: نخوان مرا
- سمفونی صد و چهل و ششم
- سمفونی صد و پنجاه و پنجم: و باز غم
- سمفونی صد و چهل و هشتم: مرگِ بدی
- سمفونی صد و چهل و پنجم: "بختیاری بودن" Be Proud Of
- سمفونی نود و نهم: جُنون ِ همبرگری!
- سمفونی شصت و هشتم: ع
- سمفونی صد و پنجاه و یکم: وحشت در پارک سوزنے
- سمفونی پنجاه و سوم: یادم هست! یادت نیست؟
- سمفونی صد و پنجاه و یکم: وحشت در پارک سوزنے
- سمفونی شصت و دوم: 00:20
- سمفونی صد و چهل و ششم
- سمفونی صد و پنجاه و پنجم: و باز غم
- سمفونی صد و چهل و سوم: بی ثباتی
- سمفونی نود و نهم: جُنون ِ همبرگری!
- سمفونی صد و چهل و هشتم: مرگِ بدی
- سمفونی هشتاد و ششم: زن ِ بدموقع
- سمفونی شصت و هشتم: ع
- سمفونی نود و دوم: محض ِ بیخودی