1.آقای الف آنلاین بود.

آقای الف هر روز صبح آنلاین می شود. انگار که ساعت چک کردن Pm کانتکت های گوشی اش با بیدار شدن من یکی است. 

دستم می رفت و نمی رفت که Pm بدهم. آخر هم ندادم...

اشتباه برداشت نکنید! 

آقای الف آن پسر خوش قد و قواره سوار بر آخرین مدل اسب رویاهای من نیست...

اگر بخواهیم از دورترین مسیر خونی هم حساب کنیم می بینیم الف نزدیک ترین نسبت خونی ولیکن دورترین نسبت قلبی را دارد.


2.دیشب Brothers را دیدم. 

شیفتۀ ناتالی [من] محو حرکات ریز و ظریف او دستمال کاغذی کش می رفت! 

فِیس نقلی، اندام ریزه میزه و بازی زیر پوستی این زن محشر است. م ح ش ر.

البته که فیلم عالی بود. به علاوۀ جیک، توبی و...


3. آن یکی دیگر آقای الف هم هست.

آقای الف زیاد حرف نمی زند. دو سه روز شاید بیشتر است روزۀ سمفونی سکوت گرفته که البته عجیب نیست.

به هر حال دلایل خودش را دارد اما انگار نمی داند سکوت او در این روزهای مکرر آزاردهنده ترین چیزی است که می توانم از او انتظار داشته باشم.

وقتی آن یکی مود آقای الف به این یکی مودش غلبه کند، آدم قبلی یا حتی اصلی بازمی گردد.