سمفونی صد و دهم: Modern Sickness :: سمفونی نجس ذهن یک قدیسه

سمفونی صد و دهم: Modern Sickness

وقایع نگار
پنجشنبه ۲۹ بهمن ۹۴
Like ۰
نظرات [ ۶ ]

پُـرمِهری نسبت به حیوانات ِ کوچه و خیابانی ِ ولگرد بد نیست، ولی دقت به بیماری ِ مُسری این جانداران هم خارج از بحث نیست.

+ دُرُست ِ صحنۀ فداکاری ِ بچه با مادر ِ نسبتاً مُدرن در حال پیراشکی [!] دادن به گربۀ خسته حسابی تحت تاثیرم داد ولی بوی عفونت ِ گُربه حالمُ به هم زد! [تو رُ خدا یکم تو تربیت بچه های دور و وَر وسواس به خرج بدید. هیچکس عاشق ِ مُدرن ِ مغز فندقی نیست! :| ]

کلمات کلیدی :

کوتاه نوشت مثلا

نظرات (۶)

یوسف

جمعه ۳۰ بهمن ۹۴
۱۲:۱۸

کاملا موافقم !

کوتاه نوشت مثلا :))))

کوتاه و مختصر :))

جلبک

جمعه ۳۰ بهمن ۹۴
۱۲:۳۶

هوووم...

البته میدونی که من عاشق حیوونام :)))

ولی خب باید به الودگی هاشونم توجه داشت :)

آره دیگه

نه به قیمت اینکه سلامتی خودتُ به خطر بندازی :)

یاس

جمعه ۳۰ بهمن ۹۴
۲۲:۴۶

آخ گفتی ! توی راه دانشگاه ما یه کله پاچه ای هست که همیشه یه گربه ی تنبل اخمو و خیلییی کثیف و چاق(!) بیرونش منتظر و چشم دوخته به دست آقای آشپز.

گربه ای که کثیفه مشکل از خودشه دقیقا وگرنه خدا یادشون داده تمیز کنن:| دوست دارم برم بگم تا وقتی ادب نشده و دست و روشو نشسته بش غذا ندین لااقل :/

هرچند امروز به فکر فرو رفتم از شیری که تو بالکن واسه گربه ها میذارم با دیدن کثافتشون(گلاب به روت:دی ) اون گوشه -____- ! نمک میخورن نمک دون میشکنن! میگن گربه ها بی صفتنا :دی !=))

دم ِ در خونۀ خالمُ ندیدی، :|

چندتا گربۀ هیکلی و پُررو لم دادنــ یعنی منتظرنـــ پاتُ رو پله ها بذاری بریزنـــ سرت! :))

این گربه های خیابونی متعلق به همسایه پائینی خونۀ خالمه که یه پیرزنه که از بیکاری و تنهایی اینا رُ میاره بهشون غذا میده حتی ویتامین و... باعث شده اینا از هیکل گربه ای به هیکل ببری تبدیل بشن! :|

راستش هیچوقت از گربه ها اونم نزدیک خوشم نمیاد. قبلا پدربزرگم تو جریان شکار کردناش اشتباهی پای یه گربه رُ زد و بعد اون آوردش خونه تا ازش نگهداری کنه. اون موقع شاید نمیترسیدم ولی تو زیرزمین ازشون نگهداری میکرد. :))

تنها خاطرۀ گربه ایم اینه!